پایان نامه ارائه راهکارهای مناسب در جهت توانمندسازی بنگاه های فوق در عرصه صادراتی
نوشته شده توسط : admin

ویژگی ها بنگاه های کوچک و متوسط

فعالیت بنگاه های کوچک و متوسط در چند بعد مطرح است. در بعد اجتماعی، بنگاه های کوچک و متوسط راه پیشرفت افراد جامعه را باز می گذارند. در بعد سیاسی، این بنگاه ها ساختار سیاسی را اصلاح می کنند و از تمرکز قدرت در شهرهای بزرگ جلوگیری به عمل می آورند. از لحاظ اقتصادی، بنگاه های کوچک و متوسط از عمده عوامل ایجاد شغل محسوب می شوند. از نظر فردی نیز بنگاه های کوچک و متوسط زمینه را برای توسعه فردی و تخصصی و ایجاد افق های  روشن حرفه ای فراهم می آورند. بدین ترتیب این گروه از بنگاه ها علاوه برآنکه بر ابعاد سیاسی و فرهنگی اجتماع تاثیر می گذارند، سهم بسزایی نیز در تبدیل اقتصادی رقابتی، پویا، مبتنی بر دانش و نیز توانایی رشد مداوم، ایجاد شغل و تحکیم انسجام دارند. کسب و کارهای کوچک و متوسط به دلیل ویژگی های خاصی که دارند، از کارکردهای بی بدیلی برخوردارند و نقش بسزایی در اقتصاد و تجارت جهانی ایفا می نمایند. برخی از این ویژگی ها عبارتند از:

  • در مقابل تغییرات بازار و محیط انعطاف پذیرند؛
  • سرمایه اولیه مورد نیاز این بنگاه ها محدود است؛
  • فعالیت ها و ابتکار عمل افراد در این بنگاه ها سریعا به نتیجه می رسد.
  • کارایی سرمایه در این بنگاه ها بالاست؛
  • کارکنان این شرکت ها از انگیزه بالایی برخوردارند؛
  • این شرکت ها محرک اصلی تحقق کارآفرینی هستند (ابراهیمی، ۱۳۸۲).

در مجموع می توان ویژگی SEM ها را در جدول ۳-۲ نشان داد (پیشرو، ۱۳۸۵).

 

جدول ۲-۳: ویژگی های صنایع کوچک و متوسط

شرح ویژگی ها توضیحات
نوع مالکیت و مدیریت مالک شرکت، مسئولیت مدیریت را بر عهده دارد
اشتغال زائی معمولا اشتغال زایی این صنایع با توجه به سرمایه آنها در حد قابل قبولی است
ارزش افزوده بررسی تجارت کشورهای مختلف نشان می دهد که بیش از نیمی از ارزش افزوده تولید توسط این صنایع ایجاد می شود
بهره وری چون از سرمایه گسترده ای استفاده نمی کنند لذا بهره وری آنها نیز از صنایع بزرگ بیشتر است هر چند با قاطعیت نمی توان در این خصوص اظهار نظر نمود
صادرات صادرات بستگی به عوامل زیادی دارد. ارتباط بین کوچکی صنعت و توسعه صادرات بدرستی اثبات نشده است، لیکن تجارب کشورهای مختلف نشان داده که قیمت این صنایع در توسعه صادرات قابل رقابتی بوده است.

 

همچنین در جدول ۴-۲ می توان تفاوت های بنگاه های کوچک و متوسط را با بنگاه های بزرگ ملاحظه نمود (شهبازی، ۱۳۹۱).

 

 

 

 

 

جدول ۲-۴: مقایسه بنگاه های کوچک و متوسط با بنگاه های بزرگ

  بنگاه های کوچک و متوسط بنگاه های بزرگ
بازار توانایی واکنش سریع برای حرکت گام به گام با نیازهای بازار توزیع فراگیر و تسهیلات خدماتی، دارای قدرت بازاری برای حفظ تولیدات
مدیریت بدون بروکراسی، مدیریت پویا و کارآفرینانه در جهت بهرمندی از فرصت- های جدید با خطرپذیری بالا مدیران متخصص با توانایی کنترل سازمان- ها و اتخاذ راهبردهای مشارکتی
ارتباطات درونی شبکه های درونی کارا و غالباً غیررسمی، بهره مندی از سرعت بالای حل مشکلات درونی: توانایی تطبیق و اعمال تغییرات حسب شرایط بیرونی ارتباطات درونی غالبا بطئی و کند که منجر به واکنش کند به تهدیدات و فرصتهای بیرونی میشود

 

ارتباطات بیرونی خلأ زمانی یا منابع برای تشخیص و به کارگیری فرصتها و تخصصهای علمی و تکنولوژیکی توانایی اتصال به منابع علمی و تکنولوژیکی بیرونی، توانایی خرید اطلاعات اساسی در حوزه های تکنولوژیکی
تامین مالی مشکلات زیاد در جذب سرمایه، به ویژه سرمایه ریسکی توانایی جذب سرمایه بازار، امکان ایجاد تنوع سبد سرمایه گذاری در بازارهای فن- آوری و جدید
صرفه های مقیاس و رویکردهای نظام مند در برخی حوزه ها صرفه های مقیاس موانع ورود به بازار را برای بنگاههای کوچک به وجود می آورد. عدم توانایی تشکیل

خطوط تولید و ساختار تولیدی یکپارچه

توانایی منتفع شدن از صرفه های مقیاس تحقیق و توسعه، تولید و بازاریابی. توانایی تشکیل و ارائه پیشنهاد در محصولات مکمل.
رشد به سختی میتوانند سرمایه های ضروری را ازمنابع بیرونی برای رشد سریع به دست بیاورند. توانایی توسعه مالی تولید بنیان، توانایی تأمین وجوه برای رشد تولید.

 

۲-۲-۳٫ اهمیت و جایگاه بنگاه های کوچک و متوسط

SEMs  از طریق کارآفرینی و ایجاد فرصت های شغلی و افزایش درآمد بر اقتصاد جهانی تاثیرگذارهستند (هیل[۱]، ۲۰۰۶). و همچنین راحت تر می توانند خود را با تغییرات پرشتاب محیطی منطبق کرده و نسبت به عوامل اقتصادی و سیاسی سریعتر واکنش نشان دهند (بیدختی، ۱۳۸۸). بنابراین، تحولات اخیر و بویژه فشارهای جمعیتی، نوآوری های لحظه به لحظه، پیچیده تر شدن فرایندهای مدیریتی و تصمیم گیری، نیاز به تصمیم گیریهای آنی و ضروری و تجارب حاصل از فعالیتهای بنگاههای کوچک و متوسط اهمیت این بنگاهها را نمایان ساخته است و در این شرایط، ایجاد فرصت های رشد برای صنایع کوچک و متوسط، ممکن الحصول تر و راحت تر از توسعه صنایع بزرگ است (بیدختی، ۱۳۸۸).

فولی[۲] (۲۰۰۵) ماندگاری و رونق کسب و کار را در کارآفرینی می داند، از این رو  در دستیابی به اهداف آرمانی سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران و نیز تحقق کامل اهداف برنامه های توسعه، توسعه کارآفرینی به عنوان عامل و محرک اصلی محسوب می شود.

هندرسن[۳] (۲۰۰۲) بیان می کند کارآفرینان به طور قابل ملاحظه ای، روی سطح فعالیت های اقتصادی از طریق ایجاد مشاغل جدید اثر دارند (به نقل از کلمن[۴]، ۲۰۰۷). به طوری که بسیاری از کارآفرینان، کار خود را در قالب ایجاد شرکت های کوچک و متوسط شروع کنند. این شرکت ها سهم به سزا یی در توسعه صنایع پیشرفته و ایجاد اشتغال دارند و نسبت به شرکت های بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردار بوده و در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان مهم ترین برنامه اجرایی برای دستیابی به توزیع عادلانه درآمد و ثروت، ایجاد اشتغال، افزایش بهره وری و رشد اقتصادی محسوب می شوند و با فراهم کردن بستر مناسب برای کارآفرینی و نوآوری علل جذب و هدایت سرمایه ها در مسیر توسعه اقتصادی کشور به حساب می‎آیند (توریک، ۱۳۸۳). بسیاری از دولت ها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط در قالب انکوباتورها ( مراکز رشد فناوری)،  پارک های صنعتی و فناوری فراهم نمایند و آنها را تا زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمایت کنند (شایقی، ۱۳۸۶).

در کشورهای جنوب شرقی آسیا ۹۵% کل بنیادهای اقتصادی و صنعتی کشورها را SMEها تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال این کشورها  تاثیر گذارهستند (موسوی، ۱۳۸۷). به طوری که کسب و کارهای کوچکی که به اجرا درآمده نقش مهمی در رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی آنان دارد. این امر منجر به افزایش ثروت در جامعه، کاهش فقر و ایجاد فرصت های شغلی بیشتر شده و تعداد بیشتری از جوانان به سمت خوداشتغالی و تقویت روحیه خوداتکایی روی آورده اند. در کشور ما، یکی از راهبردهای موثر در مواجهه با چالشهای کسب و کار استفاده از سرمایه های انسانی، ارتقای بهره وری و توانمند سازی بنگاههای کسب و کار در کشور است (مظفری، ۱۳۸۶). از این رو، توجه و روی آوردن به رشد و گسترش صنایع کوچک، زودبازده و کارآفرین به عنوان یکی از راههای توسعه اقتصادی همواره مورد توجه بوده است. نیاز به سرمایه اندک، بازده بالا وانعطاف پذیری توجیه اقتصادی صنایع کوچک را بیش از پیش نمایان می کند.  از این رو و در حالی که دولت نهم بر لزوم کارآفرینی و توسعه صنایع پایین دستی به عنوان تنها راه استراتژیک کارآفرینی در کنار ایجاد ارزش افزوده تأکید دارد، می توان اهمیت نقش و گسترش بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط را در صنایع به روشنی دریافت. در حال حاضر، سرمایه گذاری در بیشتر استانهای کشور به سمت بنگاههای کوچک و متوسط سوق داده شده است، به طوری که کشور ما دارای قریب به ۵٫۱ میلیون کارگاه کوچک و متوسط و ۳۶۵ هزارکارگاه زیر ۶ نفر است. این گونه شرکت ها حدود ۳۰ درصد از ارزش تولیدات صنعتی را ایجاد می کنند. ۶۳ درصد اشتغال کشور از طریق این بنگاه ها ایجاد می شود و آنها ۵۱ تا ۵۲ درصد در اقتصاد کشور سهم دارند (بیدختی، ۱۳۸۸).

[۱]  Hill

[۲]  Foully

[۳]  Henderson

[۴]  Coleman

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید





لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 624
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 تير 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: